English    Türkçe    فارسی   

6
1675-1684

  • پس بگفتندش که از تو چست‌تر  ** مات او گشتند در دعوی مپر  1675
  • رو به عقل خود چنین غره مباش  ** که شوی یاوه تو در تزویرهاش 
  • گرم‌تر شد ترک و بست آنجا گرو  ** که نیارد برد نی کهنه نی نو 
  • مطمعانش گرم‌تر کردند زود  ** او گرو بست و رهان را بر گشود 
  • که گرو این مرکب تازی من  ** بدهم ار دزدد قماشم او به فن 
  • ور نتواند برد اسپی از شما  ** وا ستانم بهر رهن مبتدا  1680
  • ترک را آن شب نبرد از غصه خواب  ** با خیال دزد می‌کرد او حراب 
  • بامدادان اطلسی زد در بغل  ** شد به بازار و دکان آن دغل 
  • پس سلامش کرد گرم و اوستاد  ** جست از جا لب به ترحیبش گشاد 
  • گرم پرسیدش ز حد ترک بیش  ** تا فکند اندر دل او مهر خویش