English    Türkçe    فارسی   

6
1723-1732

  • سخت می‌رنجی ز خاموشی او  ** وز نحوس و قبض و کین‌کوشی او 
  • که چرا زهره‌ی طرب در رقص نیست  ** بر سعود و رقص سعد او مه‌ایست 
  • اخترت گوید که گر افزون کنم  ** لاغ را پس کلیت مغبون کنم  1725
  • تو مبین قلابی این اختران  ** عشق خود بر قلب‌زن بین ای مهان 
  • مثل 
  • آن یکی می‌شد به ره سوی دکان  ** پیش ره را بسته دید او از زنان 
  • پای او می‌سوخت از تعجیل و راه  ** بسته از جوق زنان هم‌چو ماه 
  • رو به یک زن کرد و گفت ای مستهان  ** هی چه بسیارید ای دخترچگان 
  • رو بدو کرد آن زن و گفت ای امین  ** هیچ بسیاری ما منکر مبین  1730
  • بین که با بسیاری ما بر بساط  ** تنگ می‌آید شما را انبساط 
  • در لواطه می‌فتید از قحط زن  ** فاعل و مفعول رسوای زمن