English    Türkçe    فارسی   

6
1838-1847

  • لا یعد این داد و لا یحصی ز تو  ** من کلیلم از بیانش شرم‌رو 
  • چونک در خلاقیم تنها توی  ** کار رزاقیم تو کن مستوی 
  • سالها زو این دعا بسیار شد  ** عاقبت زاری او بر کار شد  1840
  • هم‌چو آن شخصی که روزی حلال  ** از خدا می‌خواست بی‌کسب و کلال 
  • گاو آوردش سعادت عاقبت  ** عهد داود لدنی معدلت 
  • این متیم نیز زاریها نمود  ** هم ز میدان اجابت گو ربود 
  • گاه بدظن می‌شدی اندر دعا  ** از پی تاخیر پاداش و جزا 
  • باز ارجاء خداوند کریم  ** در دلش بشار گشتی و زعیم  1845
  • چون شدی نومید در جهد از کلال  ** از جناب حق شنیدی که تعال 
  • خافضست و رافعست این کردگار  ** بی ازین دو بر نیاید هیچ کار