English    Türkçe    فارسی   

6
2056-2065

  • اشکش از دیده بجست و گفت او  ** با همه آن شاه شیرین‌نام کو 
  • گفت آن سالوس زراق تهی  ** دام گولان و کمند گمرهی 
  • صد هزاران خام ریشان هم‌چو تو  ** اوفتاده از وی اندر صد عتو 
  • گر نبینیش و سلامت وا روی  ** خیر تو باشد نگردی زو غوی 
  • لاف‌کیشی کاسه‌لیسی طبل‌خوار  ** بانگ طبلش رفته اطراف دیار  2060
  • سبطیند این قوم و گوساله‌پرست  ** در چنین گاوی چه می‌مالند دست 
  • جیفة اللیلست و بطال النهار  ** هر که او شد غره‌ی این طبل‌خوار 
  • هشته‌اند این قوم صد علم و کمال  ** مکر و تزویری گرفته کینست حال 
  • آل موسی کو دریغا تاکنون  ** عابدان عجل را ریزند خون 
  • شرع و تقوی را فکنده سوی پشت  ** کو عمر کو امر معروفی درشت  2065