English    Türkçe    فارسی   

6
2077-2086

  • سجده آدم را بیان سبق اوست  ** سجده آرد مغز را پیوست پوست 
  • شمع حق را پف کنی تو ای عجوز  ** هم تو سوزی هم سرت ای گنده‌پوز 
  • کی شود دریا ز پوز سگ نجس  ** کی شود خورشید از پف منطمس 
  • حکم بر ظاهر اگر هم می‌کنی  ** چیست ظاهرتر بگو زین روشنی  2080
  • جمله ظاهرها به پیش این ظهور  ** باشد اندر غایت نقص و قصور 
  • هر که بر شمع خدا آرد پف او  ** شمع کی میرد بسوزد پوز او 
  • چون تو خفاشان بسی بینند خواب  ** کین جهان ماند یتیم از آفتاب 
  • موجهای تیز دریاهای روح  ** هست صد چندان که بد طوفان نوح 
  • لیک اندر چشم کنعان موی رست  ** نوح و کشتی را بهشت و کوه جست  2085
  • کوه و کنعان را فرو برد آن زمان  ** نیم موجی تا به قعر امتهان