English    Türkçe    فارسی   

6
2218-2227

  • آن حکیمک وهم خواند ترس را  ** فهم کژ کردست او این درس را 
  • هیچ وهمی بی‌حقیقت کی بود  ** هیچ قلبی بی‌صحیحی کی رود 
  • کی دروغی قیمت آرد بی ز راست  ** در دو عالم هر دروغ از راست خاست  2220
  • راست را دید او رواجی و فروغ  ** بر امید آن روان کرد او دروغ 
  • ای دروغی که ز صدقت این نواست  ** شکر نعمت گو مکن انکار راست 
  • از مفلسف گویم و سودای او  ** یا ز کشتیها و دریاهای او 
  • بل ز کشتیهاش کان پند دلست  ** گویم از کل جزو در کل داخلست 
  • هر ولی را نوح و کشتیبان شناس  ** صحبت این خلق را طوفان شناس  2225
  • کم گریز از شیر و اژدرهای نر  ** ز آشنایان و ز خویشان کن حذر 
  • در تلاقی روزگارت می‌برند  ** یادهاشان غایبی‌ات می‌چرند