English    Türkçe    فارسی   

6
2295-2304

  • گفت یا رب توبه کردم زین شتاب  ** چون تو در بستی تو کن هم فتح باب  2295
  • بر سر خرقه شدن بار دگر  ** در دعا کردن بدم هم بی‌هنر 
  • کو هنر کو من کجا دل مستوی  ** این همه عکس توست و خود توی 
  • هر شبی تدبیر و فرهنگم به خواب  ** هم‌چو کشتی غرقه می‌گردد ز آب 
  • خود نه من می‌مانم و نه آن هنر  ** تن چو مرداری فتاده بی‌خبر 
  • تا سحر جمله شب آن شاه علی  ** خود همی‌گوید الستی و بلی  2300
  • کو بلی‌گو جمله را سیلاب برد  ** یا نهنگی خورد کل را کرد و مرد 
  • صبح‌دم چون تیغ گوهردار خود  ** از نیام ظلمت شب بر کند 
  • آفتاب شرق شب را طی کند  ** از نهنگ آن خورده‌ها را قی کند 
  • رسته چون یونس ز معده‌ی آن نهنگ  ** منتشر گردیم اندر بو و رنگ