English    Türkçe    فارسی   

6
2412-2421

  • ملک حق و جمله قسم اوستی  ** قسم دیگر را دهی دوگوستی 
  • این اسد غالب شدی هم بر سگان  ** گر نبودی نوبت آن بدرگان 
  • قصدشان آن کان مسلمان غم خورد  ** شب برو در بی‌نوایی بگذرد 
  • بود مغلوب او به تسلیم و رضا  ** گفت سمعا طاعة اصحابنا  2415
  • پس بخفتند آن شب و برخاستند  ** بامدادان خویش را آراستند 
  • روی شستند و دهان و هر یکی  ** داشت اندر ورد راه و مسلکی 
  • یک زمانی هر کسی آورد رو  ** سوی ورد خویش از حق فضل‌جو 
  • مومن و ترسا جهود و گبر و مغ  ** جمله را رو سوی آن سلطان الغ 
  • بلک سنگ و خاک و کوه و آب را  ** هست واگشت نهانی با خدا  2420
  • این سخن پایان ندارد هر سه یار  ** رو به هم کردند آن دم یاروار