English    Türkçe    فارسی   

6
2433-2442

  • بعد از آن دیدم که که سه شاخ شد  ** چونک نور حق درو نفاخ شد 
  • وصف هیبت چون تجلی زد برو  ** می‌سکست از هم همی‌شد سو به سو 
  • آن یکی شاخ که آمد سوی یم  ** گشت شیرین آب تلخ هم‌چو سم  2435
  • آن یکی شاخش فرو شد در زمین  ** چشمه‌ی دارو برون آمد معین 
  • که شفای جمله رنجوران شد آب  ** از همایونی وحی مستطاب 
  • آن یکی شاخ دگر پرید زود  ** تا جوار کعبه که عرفات بود 
  • باز از آن صعقه چو با خود آمدم  ** طور بر جا بد نه افزون و نه کم 
  • لیک زیر پای موسی هم‌چو یخ  ** می‌گدازید او نماندش شاخ و شخ  2440
  • با زمین هموار شد که از نهیب  ** گشت بالایش از آن هیبت نشیب 
  • باز با خود آمدم زان انتشار  ** باز دیدم طور و موسی برقرار