English    Türkçe    فارسی   

6
2469-2478

  • خیر تو این است جامع می‌روی  ** تا چه باشد شر و وزرت ای غوی 
  • یک سلامی نشنود پیر از خسی  ** تا نپیچد عاقبت از وی بسی  2470
  • گرگ دریابد ولی را به بود  ** زانک دریابد ولی را نفس بد 
  • زانک گرگ ارچه که بس استمگریست  ** لیکش آن فرهنگ و کید و مکر نیست 
  • ورنه کی اندر فتادی او به دام  ** مکر اندر آدمی باشد تمام 
  • گفت قج با گاو و اشتر ای رفاق  ** چون چنین افتاد ما را اتفاق 
  • هر یکی تاریخ عمر ابدا کنید  ** پیرتر اولیست باقی تن زنید  2475
  • گفت قج مرج من اندر آن عهود  ** با قج قربان اسمعیل بود 
  • گاو گفتا بوده‌ام من سال‌خورد  ** جفت آن گاوی کش آدم جفت کرد 
  • جفت آن گاوم که آدم جد خلق  ** در زراعت بر زمین می‌کرد فلق