English    Türkçe    فارسی   

6
2487-2496

  • پس مرا گفت آن یکی بر طور تاخت  ** با کلیم حق و نرد عشق باخت 
  • وان دگر را عیسی صاحب‌قران  ** برد بر اوج چهارم آسمان 
  • خیز ای پس مانده‌ی دیده ضرر  ** باری آن حلوا و یخنی را بخور 
  • آن هنرمندان پر فن راندند  ** نامه‌ی اقبال و منصب خواندند  2490
  • آن دو فاضل فضل خود در یافتند  ** با ملایک از هنر در بافتند 
  • ای سلیم گول واپس مانده هین  ** بر جه و بر کاسه‌ی حلوا نشین 
  • پس بگفتندش که آنگه تو حریص  ** ای عجیب خوردی ز حلوا و خبیص 
  • گفت چون فرمود آن شاه مطاع  ** من کی بودم تا کنم زان امتناع 
  • تو جهود از امر موسی سر کشی  ** گر بخواند در خوشی یا ناخوشی  2495
  • تو مسیحی هیچ از امر مسیح  ** سر توانی تافت در خیر و قبیح