English    Türkçe    فارسی   

6
2490-2499

  • آن هنرمندان پر فن راندند  ** نامه‌ی اقبال و منصب خواندند  2490
  • آن دو فاضل فضل خود در یافتند  ** با ملایک از هنر در بافتند 
  • ای سلیم گول واپس مانده هین  ** بر جه و بر کاسه‌ی حلوا نشین 
  • پس بگفتندش که آنگه تو حریص  ** ای عجیب خوردی ز حلوا و خبیص 
  • گفت چون فرمود آن شاه مطاع  ** من کی بودم تا کنم زان امتناع 
  • تو جهود از امر موسی سر کشی  ** گر بخواند در خوشی یا ناخوشی  2495
  • تو مسیحی هیچ از امر مسیح  ** سر توانی تافت در خیر و قبیح 
  • من ز فخر انبیا سر چون کشم  ** خورده‌ام حلوا و این دم سرخوشم 
  • پس بگفتندش که والله خواب راست  ** تو بدیدی وین به از صد خواب ماست 
  • خواب تو بیداریست ای بو بطر  ** که به بیداری عیانستش اثر