English    Türkçe    فارسی   

6
2584-2593

  • وآنچ باشد طبع و خشم و عارضی  ** می‌شتابد تا نگردد مرتضی 
  • ترسد ار آید رضا خشمش رود  ** انتقام و ذوق آن فایت شود  2585
  • شهوت کاذب شتابد در طعام  ** خوف فوت ذوق هست آن خود سقام 
  • اشتها صادق بود تاخیر به  ** تا گواریده شود آن بی‌گره 
  • تو پی دفع بلایم می‌زنی  ** تا ببینی رخنه را بندش کنی 
  • تا از آن رخنه برون ناید بلا  ** غیر آن رخنه بسی دارد قضا 
  • چاره‌ی دفع بلا نبود ستم  ** چاره احسان باشد و عفو و کرم  2590
  • گفت الصدقه مرد للبلا  ** داو مرضاک به صدقه یا فتی 
  • صدقه نبود سوختن درویش را  ** کور کردن چشم حلم‌اندیش را 
  • گفت شه نیکوست خیر و موقعش  ** لیک چون خیری کنی در موضعش