English    Türkçe    فارسی   

6
2671-2680

  • نیست زر غبا وظیفه‌ی عاشقان  ** سخت مستسقیست جان صادقان 
  • نیست زر غبا وظیفه‌ی ماهیان  ** زانک بی‌دریا ندارند انس جان 
  • آب این دریا که هایل بقعه‌ایست  ** با خمار ماهیان خود جرعه‌ایست 
  • یک دم هجران بر عاشق چو سال  ** وصل سالی متصل پیشش خیال 
  • عشق مستسقیست مستسقی‌طلب  ** در پی هم این و آن چون روز و شب  2675
  • روز بر شب عاشقست و مضطرست  ** چون ببینی شب برو عاشق‌ترست 
  • نیستشان از جست‌وجو یک لحظه‌ایست  ** از پی همشان یکی دم ایست نیست 
  • این گرفته پای آن آن گوش این  ** این بر آن مدهوش و آن بی‌هوش این 
  • در دل معشوق جمله عاشق است  ** در دل عذرا همیشه وامق است 
  • در دل عاشق به جز معشوق نیست  ** در میانشان فارق و فاروق نیست  2680