English    Türkçe    فارسی   

6
2724-2733

  • گر ببارد شب نبیند هیچ کس  ** که بود در خواب هر نفس و نفس 
  • تازگی هر گلستان جمیل  ** هست بر باران پنهانی دلیل  2725
  • ای اخی من خاکیم تو آبیی  ** لیک شاه رحمت و وهابیی 
  • آن‌چنان کن از عطا و از قسم  ** که گه و بی‌گه به خدمت می‌رسم 
  • بر لب جو من به جان می‌خوانمت  ** می‌نبینم از اجابت مرحمت 
  • آمدن در آب بر من بسته شد  ** زانک ترکیبم ز خاکی رسته شد 
  • یا رسولی یا نشانی کن مدد  ** تا ترا از بانگ من آگه کند  2730
  • بحث کردند اندرین کار آن دو یار  ** آخر آن بحث آن آمد قرار 
  • که به دست آرند یک رشته‌ی دراز  ** تا ز جذب رشته گردد کشف راز 
  • یک سری بر پای این بنده‌ی دوتو  ** بست باید دیگرش بر پای تو