English    Türkçe    فارسی   

6
2792-2801

  • هفت گاو لاغری پر گزند  ** هفت گاو فربهش را می‌خورند 
  • هفت خوشه‌ی خشک زشت ناپسند  ** سنبلات تازه‌اش را می‌چرند 
  • قحط از مصرش بر آمد ای عزیز  ** هین مباش ای شاه این را مستجیز 
  • یوسفم در حبس تو ای شه نشان  ** هین ز دستان زنانم وا رهان  2795
  • از سوی عرشی که بودم مربط او  ** شهوت مادر فکندم که اهبطوا 
  • پس فتادم زان کمال مستتم  ** از فن زالی به زندان رحم 
  • روح را از عرش آرد در حطیم  ** لاجرم کید زنان باشد عظیم 
  • اول و آخر هبوط من ز زن  ** چونک بودم روح و چون گشتم بدن 
  • بشنو این زاری یوسف در عثار  ** یا بر آن یعقوب بی‌دل رحم آر  2800
  • ناله از اخوان کنم یا از زنان  ** که فکندندم چو آدم از جنان