English    Türkçe    فارسی   

6
2959-2968

  • رفتن جو سوی گندم تابعست  ** مور را بین که به جنسش راجعست 
  • تو مگو گندم چرا شد سوی جو  ** چشم را بر خصم نه نی بر گرو  2960
  • مور اسود بر سر لبد سیاه  ** مور پنهان دانه پیدا پیش راه 
  • عقل گوید چشم را نیکو نگر  ** دانه هرگز کی رود بی دانه‌بر 
  • زین سبب آمد سوی اصحاب کلب  ** هست صورتها حبوب و مور قلب 
  • زان شود عیسی سوی پاکان چرخ  ** بد قفس‌ها مختلف یک جنس فرخ 
  • این قفس پیدا و آن فرخش نهان  ** بی‌قفس کش کی قفس باشد روان  2965
  • ای خنک چشمی که عقلستش امیر  ** عاقبت‌بین باشد و حبر و قریر 
  • فرق زشت و نغز از عقل آورید  ** نی ز چشمی کز سیه گفت و سپید 
  • چشم غره شد به خضرای دمن  ** عقل گوید بر محک ماش زن