English    Türkçe    فارسی   

6
301-310

  • تا یقین‌تر شد فرج را آن سخن  ** علت از وی رفت کل از بیخ و بن 
  • بعد از آن اندر شب گردک به فن  ** امردی را بست حنی هم‌چو زن 
  • پر نگارش کرد ساعد چون عروس  ** پس نمودش ماکیان دادش خروس 
  • مقنعه و حله‌ی عروسان نکو  ** کنگ امرد را بپوشانید او 
  • شمع را هنگام خلوت زود کشت  ** ماند هندو با چنان کنگ درشت  305
  • هندوک فریاد می‌کرد و فغان  ** از برون نشنید کس از دف‌زنان 
  • ضرب دف و کف و نعره‌ی مرد و زن  ** کرد پنهان نعره‌ی آن نعره‌زن 
  • تا به روز آن هندوک را می‌فشارد  ** چون بود در پیش سگ انبان آرد 
  • زود آوردند طاس و بوغ زفت  ** رسم دامادان فرج حمام رفت 
  • رفت در حمام او رنجور جان  ** کون دریده هم‌چو دلق تونیان  310