English    Türkçe    فارسی   

6
3052-3061

  • از رمه‌ی انبه چه غم قصاب را  ** انبهی هش چه بندد خواب را 
  • مالک الملک است جمعیت دهد  ** شیر را تا بر گله‌ی گوران جهد 
  • صد هزاران گور ده‌شاخ و دلیر  ** چون عدم باشند پیش صول شیر 
  • مالک الملک است بدهد ملک حسن  ** یوسفی را تا بود چون ماء مزن  3055
  • در رخی بنهد شعاع اختری  ** که شود شاهی غلام دختری 
  • بنهد اندر روی دیگر نور خود  ** که ببیند نیم‌شب هر نیک و بد 
  • یوسف و موسی ز حق بردند نور  ** در رخ و رخسار و در ذات الصدور 
  • روی موسی بارقی انگیخته  ** پیش رو او توبره آویخته 
  • نور رویش آن‌چنان بردی بصر  ** که زمرد از دو دیده‌ی مار کر  3060
  • او ز حق در خواسته تا توبره  ** گردد آن نور قوی را ساتره