English    Türkçe    فارسی   

6
3231-3240

  • احول دو بین چو بی‌بر شد ز نوش  ** احول ده بینی ای مادر فروش 
  • اندرین کاشان خاک از احولی  ** چون عمر می‌گرد چو نبوی علی 
  • هست احول را درین ویرانه دیر  ** گوشه گوشه نقل نو ای ثم خیر 
  • ور دو چشم حق‌شناس آمد ترا  ** دوست پر بین عرصه‌ی هر دو سرا 
  • وا رهیدی از حواله‌ی جا به جا  ** اندرین کاشان پر خوف و رجا  3235
  • اندرین جو غنچه دیدی یا شجر  ** هم‌چو هر جو تو خیالش ظن مبر 
  • که ترا از عین این عکس نقوش  ** حق حقیقت گردد و میوه‌فروش 
  • چشم ازین آب از حول حر می‌شود  ** عکس می‌بیند سد پر می‌شود 
  • پس به معنی باغ باشد این نه آب  ** پس مشو عریان چو بلقیس از حباب 
  • بار گوناگونست بر پشت خران  ** هین به یک چون این خران را تو مران  3240