English    Türkçe    فارسی   

6
3292-3301

  • هر امیری کو شبانی بشر  ** آن‌چنان آرد که باشد متمر 
  • حلم موسی‌وار اندر رعی خود  ** او به جا آرد به تدبیر و خرد 
  • لاجرم حقش دهد چوپانیی  ** بر فراز چرخ مه روحانیی 
  • آنچنان که انبیا را زین رعا  ** بر کشید و داد رعی اصفیا  3295
  • خواجه باری تو درین چوپانیت  ** کردی آنچ کور گردد شانیت 
  • دانم آنجا در مکافات ایزدت  ** سروری جاودانه بخشدت 
  • بر امید کف چون دریای تو  ** بر وظیفه دادن و ایفای تو 
  • وام کردم نه هزار از زر گزاف  ** تو کجایی تا شود این درد صاف 
  • تو کجایی تا که خندان چون چمن  ** گویی بستان آن و ده چندان ز من  3300
  • تو کجایی تا مرا خندان کنی  ** لطف و احسان چون خداوندان کنی