English    Türkçe    فارسی   

6
3350-3359

  • پس تجسس کرد عقل پادشاه  ** کین چه باشد که زند بر عقل راه  3350
  • چشم من پرست و سیرست و غنی  ** از دو صد خورشید دارد روشنی 
  • ای رخ شاهان بر من بیذقی  ** نیم اسپم در رباید بی حقی 
  • جادوی کردست جادو آفرین  ** جذبه باشد آن نه خاصیات این 
  • فاتحه خواند و بسی لا حول کرد  ** فاتحه‌ش در سینه می‌افزود درد 
  • زانک او را فاتحه خود می‌کشید  ** فاتحه در جر و دفع آمد وحید  3355
  • گر نماید غیر هم تمویه اوست  ** ور رود غیر از نظر تنبیه اوست 
  • پس یقین گشتش که جذبه زان سریست  ** کار حق هر لحظه نادر آوریست 
  • اسپ سنگین گاو سنگین ز ابتلا  ** می‌شود مسجود از مکر خدا 
  • پیش کافر نیست بت را ثانیی  ** نیست بت را فر و نه روحانیی