English    Türkçe    فارسی   

6
3369-3378

  • بس همایون‌رای و با تدبیر و راد  ** آزموده رای او در هر مراد 
  • هم به بذل جان سخی و هم به مال  ** طالب خورشید غیب او چون هلال  3370
  • در امیری او غریب و محتبس  ** در صفات فقر وخلت ملتبس 
  • بوده هر محتاج را هم‌چون پدر  ** پیش سلطان شافع و دفع ضرر 
  • مر بدان را ستر چون حلم خدا  ** خلق او بر عکس خلقان و جدا 
  • بارها می‌شد به سوی کوه فرد  ** شاه با صد لابه او را دفع کرد 
  • هر دم ار صد جرم را شافع شدی  ** چشم سلطان را ازو شرم آمدی  3375
  • رفت او پیش عماد الملک راد  ** سر برهنه کرد و بر خاک اوفتاد 
  • که حرم با هر چه دارم گو بگیر  ** تا بگیرد حاصلم را هر مغیر 
  • این یکی اسپست جانم رهن اوست  ** گر برد مردم یقین ای خیردوست