English    Türkçe    فارسی   

6
3441-3450

  • می‌ربودی رنگ او هر دیده را  ** مرحب آن از برق و مه زاییده را 
  • هم‌چو مه هم‌چون عطارد تیزرو  ** گوییی صرصر علف بودش نه جو 
  • ماه عرصه‌ی آسمان را در شبی  ** می‌برد اندر مسیر و مذهبی 
  • چون به یک شب مه برید ابراج را  ** از چه منکر می‌شوی معراج را 
  • صد چو ماهست آن عجب در یتیم  ** که به یک ایماء او شد مه دو نیم  3445
  • آن عجب کو در شکاف مه نمود  ** هم به قدر ضعف حس خلق بود 
  • کار و بار انبیا و مرسلون  ** هست از افلاک و اخترها برون 
  • تو برون رو هم ز افلاک و دوار  ** وانگهان نظاره کن آن کار و بار 
  • در میان بیضه‌ای چون فرخ‌ها  ** نشنوی تسبیح مرغان هوا 
  • معجزات این‌جا نخواهد شرح گشت  ** ز اسپ و خوارمشاه گو و سرگذشت  3450