English    Türkçe    فارسی   

6
3616-3625

  • هی بیا من طمعها دارم ز تو  ** گویدش رو رو که بیزارم ز تو 
  • تو نترسیدی ز عدل کردگار  ** من همی‌ترسم دو دست از من بدار 
  • گفت حق خود او جدا شد از بهی  ** تو بدین تزویرها هم کی رهی 
  • فاعل و مفعول در روز شمار  ** روسیاهند و حریف سنگسار 
  • ره‌زده و ره‌زن یقین در حکم و داد  ** در چه بعدند و در بس المهاد  3620
  • گول را و غول را کو را فریفت  ** از خلاص و فوز می‌باید شکیفت 
  • هم خر و خرگیر اینجا در گلند  ** غافلند این‌جا و آن‌جا آفلند 
  • جز کسانی را که وا گردند از آن  ** در بهار فضل آیند از خزان 
  • توبه آرند و خدا توبه‌پذیر  ** امر او گیرند و او نعم الامیر 
  • چون بر آرند از پشیمانی حنین  ** عرش لرزد از انین المذنبین  3625