English    Türkçe    فارسی   

6
3668-3677

  • این طرق را مخلصی یک خانه است  ** این هزاران سنبل از یک دانه است 
  • گونه‌گونه خوردنیها صد هزار  ** جمله یک چیزست اندر اعتبار 
  • از یکی چون سیر گشتی تو تمام  ** سرد شد اندر دلت پنجه طعام  3670
  • در مجاعت پس تو احول دیده‌ای  ** که یکی را صد هزاران دیده‌ای 
  • گفته بودیم از سقام آن کنیز  ** وز طبیبان و قصور فهم نیز 
  • کان طبیبان هم‌چو اسپ بی‌عذار  ** غافل و بی‌بهره بودند از سوار 
  • کامشان پر زخم از قرع لگام  ** سمشان مجروح از تحویل گام 
  • ناشده واقف که نک بر پشت ما  ** رایض و چستیست استادی‌نما  3675
  • نیست سرگردانی ما زین لگام  ** جز ز تصریف سوار دوست‌کام 
  • ما پی گل سوی بستان‌ها شده  ** گل نموده آن و آن خاری بده