English    Türkçe    فارسی   

6
3684-3693

  • سوی آهویی به صیدی تاختی  ** خویش را تو صید خوکی ساختی 
  • در پی سودی دویده بهر کبس  ** نارسیده سود افتاده به حبس  3685
  • چاهها کنده برای دیگران  ** خویش را دیده فتاده اندر آن 
  • در سبب چون بی‌مرادت کرد رب  ** پس چرا بدظن نگردی در سبب 
  • بس کسی از مکسبی خاقان شده  ** دیگری زان مکسبه عریان شده 
  • بس کس از عقد زنان قارون شده  ** بس کس از عقد زنان مدیون شده 
  • پس سبب گردان چو دم خر بود  ** تکیه بر وی کم کنی بهتر بود  3690
  • ور سبب گیری نگیری هم دلیر  ** که بس آفت‌هاست پنهانش به زیر 
  • سر استثناست این حزم و حذر  ** زانک خر را بز نماید این قدر 
  • آنک چشمش بست گرچه گربزست  ** ز احولی اندر دو چشمش خربزست