English    Türkçe    فارسی   

6
3701-3710

  • چون شدند از منع و نهیش گرم‌تر  ** سوی آن قلعه بر آوردند سر 
  • بر ستیز قول شاه مجتبی  ** تا به قلعه‌ی صبرسوز هش‌ربا 
  • آمدند از رغم عقل پندتوز  ** در شب تاریک بر گشته ز روز 
  • اندر آن قلعه‌ی خوش ذات الصور  ** پنج در در بحر و پنجی سوی بر 
  • پنج از آن چون حس به سوی رنگ و بو  ** پنج از آن چون حس باطن رازجو  3705
  • زان هزاران صورت و نقش و نگار  ** می‌شدند از سو به سو خوش بی‌قرار 
  • زین قدح‌های صور کم‌باش مست  ** تا نگردی بت‌تراش و بت‌پرست 
  • از قدح‌های صور بگذر مه‌ایست  ** باده در جامست لیک از جام نیست 
  • سوی باده‌بخش بگشا پهن فم  ** چون رسد باده نیاید جام کم 
  • آدما معنی دلبندم بجوی  ** ترک قشر و صورت گندم بگوی  3710