English    Türkçe    فارسی   

6
3761-3770

  • خوب‌تر زان دیده بودند آن فریق  ** لیک زین رفتند در بحر عمیق 
  • زانک افیونشان درین کاسه رسید  ** کاسه‌ها محسوس و افیون ناپدید 
  • کرد فعل خویش قلعه‌ی هش‌ربا  ** هر سه را انداخت در چاه بلا 
  • تیر غمزه دوخت دل را بی‌کمان  ** الامان و الامان ای بی‌امان 
  • قرنها را صورت سنگین بسوخت  ** آتشی در دین و دلشان بر فروخت  3765
  • چونک روحانی بود خود چون بود  ** فتنه‌اش هر لحظه دیگرگون بود 
  • عشق صورت در دل شه‌زادگان  ** چون خلش می‌کرد مانند سنان 
  • اشک می‌بارید هر یک هم‌چو میغ  ** دست می‌خایید و می‌گفت ای دریغ 
  • ما کنون دیدیم شه ز آغاز دید  ** چندمان سوگند داد آن بی‌ندید 
  • انبیا را حق بسیارست از آن  ** که خبر کردند از پایانمان  3770