English    Türkçe    فارسی   

6
4146-4155

  • شاه ما خود هیچ فرزندی نزاد  ** بلک سوی خویش زن را ره نداد 
  • هر که از شاهان ازین نوعش بگفت  ** گردنش با تیغ بران کرد جفت 
  • شاه گوید چونک گفتی این مقال  ** یا بکن ثابت که دارم من عیال 
  • مر مرا دختر اگر ثابت کنی  ** یافتی از تیغ تیزم آمنی 
  • ورنه بی شک  من  ببرم حلق تو ** بر کشم از صوفی جان دلق تو 4150
  • سر نخواهی برد هیچ از تیغ تو ** ای بگفته لاف کذب آمیغ تو
  • بنگر ای از جهل گفته ناحقی  ** پر ز سرهای بریده خندقی 
  • خندقی از قعر خندق تا گلو  ** پر ز سرهای بریده زین غلو 
  • جمله اندر کار این دعوی شدند  ** گردن خود را بدین دعوی زدند 
  • هان ببین این را به چشم اعتبار  ** این چنین دعوی میندیش و میار  4155