English    Türkçe    فارسی   

6
4175-4184

  • یا درین ره آیدم آن کام من  ** یا چو باز آیم ز ره سوی وطن  4175
  • بوک موقوفست کامم بر سفر  ** چون سفر کردم بیابم در حضر 
  • یار را چندین بجویم جد و چست  ** که بدانم که نمی‌بایست جست 
  • آن معیت کی رود در گوش من  ** تا نگردم گرد دوران زمن 
  • کی کنم من از معیت فهم راز  ** جز که از بعد سفرهای دراز 
  • حق معیت گفت و دل را مهر کرد  ** تا که عکس آید به گوش دل نه طرد  4180
  • چون سفرها کرد و داد راه داد  ** بعد از آن مهر از دل او بر گشاد 
  • چون خطایین آن حساب با صفا  ** گرددش روشن ز بعد دو خطا 
  • بعد از آن گوید اگر دانستمی  ** این معیت را کی او را جستمی 
  • دانش آن بود موقوف سفر  ** ناید آن دانش به تیزی فکر