English    Türkçe    فارسی   

6
4258-4267

  • تا خلیفه گفت که ببرید دست  ** هر که شب گردد وگر خویش منست 
  • بر عسس کرده ملک تهدید و بیم  ** که چرا باشید بر دزدان رحیم 
  • عشوه‌شان را از چه رو باور کنید  ** یا چرا زیشان قبول زر کنید  4260
  • رحم بر دزدان و هر منحوس‌دست  ** بر ضعیفان ضربت و بی‌رحمیست 
  • هین ز رنج خاص مسکل ز انتقام  ** رنج او کم بین ببین تو رنج عام 
  • اصبع ملدوغ بر در دفع شر  ** در تعدی و هلاک تن نگر 
  • اتفاقا اندر آن ایام دزد  ** گشته بود انبوه پخته و خام دزد 
  • در چنین وقتش بدید و سخت زد  ** چوب‌ها و زخمهای بی‌عدد  4265
  • نعره و فریاد زان درویش خاست  ** که مزن تا من بگویم حال راست 
  • گفت اینک دادمت مهلت بگو  ** تا به شب چون آمدی بیرون به کو