English    Türkçe    فارسی   

6
4275-4284

  • بوی صدقش آمد از سوگند او  ** سوز او پیدا شد و اسپند او  4275
  • دل بیارامد به گفتار صواب  ** آنچنان که تشنه آرامد به آب 
  • جز دل محجوب کو را علتیست  ** از نبیش تا غبی تمییز نیست 
  • ورنه آن پیغام کز موضع بود  ** بر زند بر مه شکافیده شود 
  • مه شکافد وان دل محجوب نی  ** زانک مردودست او محبوب نی 
  • چشمه شد چشم عسس ز اشک مبل  ** نی ز گفت خشک بل از بوی دل  4280
  • یک سخن از دوزخ آید سوی لب  ** یک سخن از شهر جان در کوی لب 
  • بحر جان‌افزا و بحر پر حرج  ** در میان هر دو بحر این لب مرج 
  • چون یپنلو در میان شهرها  ** از نواحی آید آن‌جا بهرها 
  • کاله‌ی معیوب قلب کیسه‌بر  ** کاله‌ی پر سود مستشرف چو در