English    Türkçe    فارسی   

6
4282-4291

  • بحر جان‌افزا و بحر پر حرج  ** در میان هر دو بحر این لب مرج 
  • چون یپنلو در میان شهرها  ** از نواحی آید آن‌جا بهرها 
  • کاله‌ی معیوب قلب کیسه‌بر  ** کاله‌ی پر سود مستشرف چو در 
  • زین یپنلو هر که بازرگان‌ترست  ** بر سره و بر قلب‌ها دیده‌ورست  4285
  • شد یپنلو مر ورا دار الرباح  ** وآن گر را از عمی دار الجناح 
  • هر یکی ز اجزای عالم یک به یک  ** بر غبی بندست و بر استاد فک 
  • بر یکی قندست و بر دیگر چو زهر  ** بر یکی لطفست و بر دیگر چو قهر 
  • هر جمادی با نبی افسانه‌گو  ** کعبه با حاجی گواه و نطق‌خو 
  • بر مصلی مسجد آمد هم گواه  ** کو همی‌آمد به من از دور راه  4290
  • با خلیل آتش گل و ریحان و ورد  ** باز بر نمرودیان مرگست و درد