English    Türkçe    فارسی   

6
4293-4302

  • بارها خوردی تو نان دفع ذبول  ** این همان نانست چون نبوی ملول 
  • در تو جوعی می‌رسد تو ز اعتلال  ** که همی‌سوزد ازو تخمه و ملال 
  • هرکه را درد مجاعت نقد شد  ** نو شدن با جزو جزوش عقد شد  4295
  • لذت از جوعست نه از نقل نو  ** با مجاعت از شکر به نان جو 
  • پس ز بی‌جوعیست وز تخمه‌ی تمام  ** آن ملالت نه ز تکرار کلام 
  • چون ز دکان و مکاس و قیل و قال  ** در فریب مردمت ناید ملال 
  • چون ز غیبت و اکل لحم مردمان  ** شصت سالت سیریی نامد از آن 
  • عشوه‌ها در صید شله‌ی کفته تو  ** بی ملولی بارها خوش گفته تو  4300
  • بار آخر گوییش سوزان و چست  ** گرم‌تر صد بار از بار نخست 
  • درد داروی کهن را نو کند  ** درد هر شاخ ملولی خو کند