English    Türkçe    فارسی   

6
44-53

  • در فروغ راه ای مانده ز غول  ** لاف کم زن از اصول ای بی‌اصول 
  • جنگ ما و صلح ما در نور عین  ** نیست از ما هست بین اصبعین  45
  • جنگ طبعی جنگ فعلی جنگ قول  ** در میان جزوها حربیست هول 
  • این جهان زن جنگ قایم می‌بود  ** در عناصر در نگر تا حل شود 
  • چار عنصر چار استون قویست  ** که بدیشان سقف دنیا مستویست 
  • هر ستونی اشکننده‌ی آن دگر  ** استن آب اشکننده‌ی آن شرر 
  • پس بنای خلق بر اضداد بود  ** لاجرم ما جنگییم از ضر و سود  50
  • هست احوالم خلاف همدگر  ** هر یکی با هم مخالف در اثر 
  • چونک هر دم راه خود را می‌زنم  ** با دگر کس سازگاری چون کنم 
  • موج لشکرهای احوالم ببین  ** هر یکی با دیگری در جنگ و کین