English    Türkçe    فارسی   

6
468-477

  • چونک آگه شد دوان شد چپ و راست  ** تا بیابد کان قج برده کجاست 
  • بر سر چاهی بدید آن دزد را  ** که فغان می‌کرد کای واویلتا 
  • گفت نالان از چی ای اوستاد  ** گفت همیان زرم در چه فتاد  470
  • گر توانی در روی بیرون کشی  ** خمس بدهم مر ترا با دلخوشی 
  • خمس صد دینار بستانی به دست  ** گفت او خود این بهای ده قجست 
  • گر دری بر بسته شد ده در گشاد  ** گر قجی شد حق عوض اشتر بداد 
  • جامه‌ها بر کند و اندر چاه رفت  ** جامه‌ها را برد هم آن دزد تفت 
  • حازمی باید که ره تا ده برد  ** حزم نبود طمع طاعون آورد  475
  • او یکی دزدست فتنه‌سیرتی  ** چون خیال او را بهر دم صورتی 
  • کس نداند مکر او الا خدا  ** در خدا بگریز و وا ره زان دغا 
  • مناظره‌ی مرغ با صیاد در ترهب و در معنی ترهبی کی مصطفی علیه‌السلام نهی کرد از آن امت خود را کی لا رهبانیة فی الاسلام