English    Türkçe    فارسی   

6
4684-4693

  • حلق و دندان‌ها ازو آمن بود  ** حق چو فرماید به دندان در فتد 
  • کوه گردد ذره‌ای باد و ثقیل  ** درد دندان داردش زار و علیل  4685
  • این همان بادست که امن می‌گذشت  ** بود جان کشت و گشت او مرگ کشت 
  • دست آن کس که بکردت دست‌بوس  ** وقت خشم آن دست می‌گردد دبوس 
  • یا رب و یا رب بر آرد او ز جان  ** که ببر این باد را ای مستعان 
  • ای دهان غافل بدی زین باد رو  ** از بن دندان در استغفار شو 
  • چشم سختش اشک‌ها باران کند  ** منکران را درد الله‌خوان کند  4690
  • چون دم مردان نپذرفتی ز مرد  ** وحی حق را هین پذیرا شو ز درد 
  • باد گوید پیکم از شاه بشر  ** گه خبر خیر آورم گه شوم و شر 
  • ز آنک مامورم امیر خود نیم  ** من چو تو غافل ز شاه خود کیم