English    Türkçe    فارسی   

6
4811-4820

  • پسترش کردم ز برگ نسترن  ** کرده او را آمن از صدمه‌ی فتن 
  • گفته من خورشید را کو را مگز  ** باد را گفته برو آهسته وز 
  • ابر را گفته برو باران مریز  ** برق را گفته برو مگرای تیز 
  • زین چمن ای دی مبران اعتدال  ** پنجه ای بهمن برین روضه ممال 
  • کرامات شیخ شیبان راعی قدس الله روحه العزیز 
  • هم‌چو آن شیبان که از گرگ عنید  ** وقت جمعه بر رعا خط می‌کشید  4815
  • تا برون ناید از آن خط گوسفند  ** نه در آید گرگ و دزد با گزند 
  • بر مثال دایره‌ی تعویذ هود  ** که اندر آن صرصر امان آل بود 
  • هشت روزی اندرین خط تن زنید  ** وز برون مثله تماشا می‌کنید 
  • بر هوا بردی فکندی بر حجر  ** تا دریدی لحم و عظم از هم‌دگر 
  • یک گره را بر هوا درهم زدی  ** تا چو خشخاش استخوان ریزان شدی  4820