English    Türkçe    فارسی   

6
50-59

  • پس بنای خلق بر اضداد بود  ** لاجرم ما جنگییم از ضر و سود  50
  • هست احوالم خلاف همدگر  ** هر یکی با هم مخالف در اثر 
  • چونک هر دم راه خود را می‌زنم  ** با دگر کس سازگاری چون کنم 
  • موج لشکرهای احوالم ببین  ** هر یکی با دیگری در جنگ و کین 
  • می‌نگر در خود چنین جنگ گران  ** پس چه مشغولی به جنگ دیگران 
  • یا مگر زین جنگ حقت وا خرد  ** در جهان صلح یک رنگت برد  55
  • آن جهان جز باقی و آباد نیست  ** زانک آن ترکیب از اضداد نیست 
  • این تفانی از ضد آید ضد را  ** چون نباشد ضد نبود جز بقا 
  • نفی ضد کرد از بهشت آن بی‌نظیر  ** که نباشد شمس و ضدش زمهریر 
  • هست بی‌رنگی اصول رنگها  ** صلحها باشد اصول جنگها