English    Türkçe    فارسی   

6
525-534

  • مثنوی را چابک و دلخواه کن  ** ماجرا را موجز و کوتاه کن  525
  • بعد از آن گفتش که گندم آن کیست  ** گفت امانت از یتیم بی وصیست 
  • مال ایتام است امانت پیش من  ** زانک پندارند ما را متمن 
  • گفت من مضطرم و مجروح‌حال  ** هست مردار این زمان بر من حلال 
  • هین به دستوری ازین گندم خورم  ** ای امین و پارسا و محترم 
  • گفت مفتی ضرورت هم توی  ** بی‌ضرورت گر خوری مجرم شوی  530
  • ور ضرورت هست هم پرهیز به  ** ور خوری باری ضمان آن بده 
  • مرغ پس در خود فرو رفت آن زمان  ** توسنش سر بستد از جذب عنان 
  • چون بخورد آن گندم اندر فخ بماند  ** چند او یاسین و الانعام خواند 
  • بعد در ماندن چه افسوس و چه آه  ** پیش از آن بایست این دود سیاه