English    Türkçe    فارسی   

6
539-548

  • ابک لی قبل ثبوری فی‌النوی  ** بعد طوفان النوی خل البکا 
  • آن زمان که دیو می‌شد راه‌زن  ** آن زمان بایست یاسین خواندن  540
  • پیش از آنک اشکسته گردد کاروان  ** آن زمان چوبک بزن ای پاسبان 
  • حکایت پاسبان کی خاموش کرد تا دزدان رخت تاجران بردند به کلی بعد از آن هیهای و پاسبانی می‌کرد 
  • پاسبانی خفت و دزد اسباب برد  ** رختها را زیر هر خاکی فشرد 
  • روز شد بیدار شد آن کاروان  ** دید رفته رخت و سیم و اشتران 
  • پس بدو گفتند ای حارس بگو  ** که چه شد این رخت و این اسباب کو 
  • گفت دزدان آمدند اندر نقاب  ** رختها بردند از پیشم شتاب  545
  • قوم گفتندش که ای چو تل ریگ  ** پس چه می‌کردی کیی ای مردریگ 
  • گفت من یک کس بدم ایشان گروه  ** با سلاح و با شجاعت با شکوه 
  • گفت اگر در جنگ کم بودت امید  ** نعره‌ای زن کای کریمان برجهید