English    Türkçe    فارسی   

6
617-626

  • تا نسوزم کی خنگ گردد دلش  ** ای دل ما خاندان و منزلش 
  • خانه‌ی خود را همی‌سوزی بسوز  ** کیست آن کس کو بگوید لایجوز 
  • خوش بسوز این خانه را ای شر مست  ** خانه‌ی عاشق چنین اولیترست 
  • بعد ازین این سوز را قبله کنم  ** زانک شمعم من بسوزش روشنم  620
  • خواب را بگذار امشب ای پدر  ** یک شبی بر کوی بی‌خوابان گذر 
  • بنگر اینها را که مجنون گشته‌اند  ** هم‌چو پروانه بوصلت کشته‌اند 
  • بنگر این کشتی خلقان غرق عشق  ** اژدهایی گشت گویی حلق عشق 
  • اژدهایی ناپدید دلربا  ** عقل هم‌چون کوه را او کهربا 
  • عقل هر عطار کاگه شد ازو  ** طبله‌ها را ریخت اندر آب جو  625
  • رو کزین جو برنیایی تا ابد  ** لم یکن حقا له کفوا احد