English    Türkçe    فارسی   

6
704-713

  • من ندانم که تو ماهی یا وثن  ** من ندانم تا چه می‌خواهی ز من 
  • می‌ندانم که چه خدمت آرمت  ** تن زنم یا در عبارت آرمت  705
  • این عجب که نیستی از من جدا  ** می‌ندانم من کجاام تو کجا 
  • می‌ندانم که مرا چون می‌کشی  ** گاه در بر گاه در خون می‌کشی 
  • هم‌چنین لب در ندانم باز کرد  ** می‌ندانم می‌ندانم ساز کرد 
  • چون ز حد شد می‌ندانم از شگفت  ** ترک ما را زین حراره دل گرفت 
  • برجهید آن ترک و دبوسی کشید  ** تا علیها بر سر مطرب رسید  710
  • گرز را بگرفت سرهنگی بدست  ** گفت نه مطرب کشی این دم بدست 
  • گفت این تکرار بی حد و مرش  ** کوفت طبعم را بکوبم من سرش 
  • قلتبانا می‌ندانی گه مخور  ** ور همی‌دانی بزن مقصود بر