English    Türkçe    فارسی   

6
917-926

  • زانک گردشهای آن خاشاک و کف  ** باشد از غلیان بحر با شرف 
  • باد سرگردان ببین اندر خروش  ** پیش امرش موج دریا بین بجوش 
  • آفتاب و ماه دو گاو خراس  ** گرد می‌گردند و می‌دارند پاس 
  • اختران هم خانه خانه می‌دوند  ** مرکب هر سعد و نحسی می‌شوند  920
  • اختران چرخ گر دورند هی  ** وین حواست کاهل‌اند و سست‌پی 
  • اختران چشم و گوش و هوش ما  ** شب کجااند و به بیداری کجا 
  • گاه در سعد و وصال و دلخوشی  ** گاه در نحس فراق و بیهشی 
  • ماه گردون چون درین گردیدنست  ** گاه تاریک و زمانی روشنست 
  • گه بهار و صیف هم‌چون شهد و شیر  ** گه سیاستگاه برف و زمهریر  925
  • چونک کلیات پیش او چو گوست  ** سخره و سجده کن چوگان اوست