English    Türkçe    فارسی   

6
994-1003

  • آنچنان زینت دهد مردار را  ** که خرد زیشان دو صد گلزار را 
  • آن‌چنان مهتاب پیماید به سحر  ** کز خسان صد کیسه برباید به سحر  995
  • انبیاشان تاجری آموختند  ** پیش ایشان شمع دین افروختند 
  • دیو و غول ساحر از سحر و نبرد  ** انبیا را در نظرشان زشت کرد 
  • زشت گرداند به جادویی عدو  ** تا طلاق افتد میان جفت و شو 
  • دیده‌هاشان را به سحر می‌دوختند  ** تا چنین جوهر به خس بفروختند 
  • این گهر از هر دو عالم برترست  ** هین بخر زین طفل جاهل کو خرست  1000
  • پیش خر خرمهره و گوهر یکیست  ** آن اشک را در در و دریا شکیست 
  • منکر بحرست و گوهرهای او  ** کی بود حیوان در و پیرایه‌جو 
  • در سر حیوان خدا ننهاده است  ** کو بود در بند لعل و درپرست