English    Türkçe    فارسی   

3
157-206

  • مال ایشان خون ایشان دان یقین ** زانک مال از زور آید در یمین
  • مادر آن پیل‌بچگان کین کشد ** پیل بچه‌خواره را کیفر کشد
  • پیل‌بچه می‌خوری ای پاره‌خوار ** هم بر آرد خصم پیل از تو دمار
  • بوی رسوا کرد مکر اندیش را ** پیل داند بوی طفل خویش را 160
  • آنک یابد بوی حق را از یمن ** چون نیابد بوی باطل را ز من
  • مصطفی چون برد بوی از راه دور ** چون نیابد از دهان ما بخور
  • هم بیابد لیک پوشاند ز ما ** بوی نیک و بد بر آید بر سما
  • تو همی‌خسپی و بوی آن حرام ** می‌زند بر آسمان سبزفام
  • همره انفاس زشتت می‌شود ** تا به بوگیران گردون می‌رود 165
  • بوی کبر و بوی حرص و بوی آز ** در سخن گفتن بیاید چون پیاز
  • گر خوری سوگند من کی خورده‌ام ** از پیاز و سیر تقوی کرده‌ام
  • آن دم سوگند غمازی کند ** بر دماغ همنشینان بر زند
  • پس دعاها رد شود از بوی آن ** آن دل کژ می‌نماید در زبان
  • اخسا آید جواب آن دعا ** چوب رد باشد جزای هر دغا 170
  • گر حدیثت کژ بود معنیت راست ** آن کژی لفظ مقبول خداست
  • بیان آنک خطای محبان بهترست از صواب بیگانگان بر محبوب
  • آن بلال صدق در بانگ نماز ** حی را هی همی‌خواند از نیاز
  • تا بگفتند ای پیمبر راست نیست ** این خطا اکنون که آغاز بناست
  • ای نبی و ای رسول کردگار ** یک مذن کو بود افصح بیار
  • عیب باشد اول دین و صلاح ** لحن خواندن لفظ حی عل فلاح 175
  • خشم پیغامبر بجوشید و بگفت ** یک دو رمزی از عنایات نهفت
  • کای خسان نزد خدا هی بلال ** بهتر از صد حی و خی و قیل و قال
  • وا مشورانید تا من رازتان ** وا نگویم آخر و آغازتان
  • گر نداری تو دم خوش در دعا ** رو دعا می‌خواه ز اخوان صفا
  • امر حق به موسی علیه السلام که مرا به دهانی خوان کی بدان دهان گناه نکرده‌ای
  • گفت ای موسی ز من می‌جو پناه ** با دهانی که نکردی تو گناه 180
  • گفت موسی من ندارم آن دهان ** گفت ما را از دهان غیر خوان
  • از دهان غیر کی کردی گناه ** از دهان غیر بر خوان کای اله
  • آنچنان کن که دهانها مر ترا ** در شب و در روزها آرد دعا
  • از دهانی که نکردستی گناه ** و آن دهان غیر باشد عذر خواه
  • یا دهان خویشتن را پاک کن ** روح خود را چابک و چالاک کن 185
  • ذکر حق پاکست چون پاکی رسید ** رخت بر بندد برون آید پلید
  • می‌گریزد ضدها از ضدها ** شب گریزد چون بر افروزد ضیا
  • چون در آید نام پاک اندر دهان ** نه پلیدی ماند و نه اندهان
  • بیان آنک الله گفتن نیازمند عین لبیک گفتن حق است
  • آن یکی الله می‌گفتی شبی ** تا که شیرین می‌شد از ذکرش لبی
  • گفت شیطان آخر ای بسیارگو ** این همه الله را لبیک کو 190
  • می‌نیاید یک جواب از پیش تخت ** چند الله می‌زنی با روی سخت
  • او شکسته‌دل شد و بنهاد سر ** دید در خواب او خضر را در خضر
  • گفت هین از ذکر چون وا مانده‌ای ** چون پشیمانی از آن کش خوانده‌ای
  • گفت لبیکم نمی‌آید جواب ** زان همی‌ترسم که باشم رد باب
  • گفت آن الله تو لبیک ماست ** و آن نیاز و درد و سوزت پیک ماست 195
  • حیله‌ها و چاره‌جوییهای تو ** جذب ما بود و گشاد این پای تو
  • ترس و عشق تو کمند لطف ماست ** زیر هر یا رب تو لبیکهاست
  • جان جاهل زین دعا جز دور نیست ** زانک یا رب گفتنش دستور نیست
  • بر دهان و بر دلش قفلست و بند ** تا ننالد با خدا وقت گزند
  • داد مر فرعون را صد ملک و مال ** تا بکرد او دعوی عز و جلال 200
  • در همه عمرش ندید او درد سر ** تا ننالد سوی حق آن بدگهر
  • داد او را جمله ملک این جهان ** حق ندادش درد و رنج و اندهان
  • درد آمد بهتر از ملک جهان ** تا بخوانی مر خدا را در نهان
  • خواندن بی درد از افسردگیست ** خواندن با درد از دل‌بردگیست
  • آن کشیدن زیر لب آواز را ** یاد کردن مبدا و آغاز را 205
  • آن شده آواز صافی و حزین ** ای خدا وی مستغاث و ای معین