English    Türkçe    فارسی   

6
2008-2057

  • یا ابیت عند ربی خواندی  ** در دل دریای آتش راندی 
  • نعره‌ی یا نار کونی باردا  ** عصمت جان تو گشت ای مقتدا 
  • ای ضیاء الحق حسام دین و دل  ** کی توان اندود خورشیدی به گل  2010
  • قصد کردستند این گل‌پاره‌ها  ** که بپوشانند خورشید ترا 
  • در دل که لعلها دلال تست  ** باغها از خنده مالامال تست 
  • محرم مردیت را کو رستمی  ** تا ز صد خرمن یکی جو گفتمی 
  • چون بخواهم کز سرت آهی کنم  ** چون علی سر را فرو چاهی کنم 
  • چونک اخوان را دل کینه‌ورست  ** یوسفم را قعر چه اولیترست  2015
  • مست گشتم خویش بر غوغا زنم  ** چه چه باشد خیمه بر صحرا زنم 
  • بر کف من نه شراب آتشین  ** وانگه آن کر و فر مستانه بین 
  • منتظر گو باش بی گنج آن فقیر  ** زآنک ما غرقیم این دم در عصیر 
  • از خدا خواه ای فقیر این دم پناه  ** از من غرقه شده یاری مخواه 
  • که مرا پروای آن اسناد نیست  ** از خود و از ریش خویشم یاد نیست  2020
  • باد سبلت کی بگنجد و آب رو  ** در شرابی که نگنجد تار مو 
  • در ده ای ساقی یکی رطلی گران  ** خواجه را از ریش و سبلت وا رهان 
  • نخوتش بر ما سبالی می‌زند  ** لیک ریش از رشک ما بر می‌کند 
  • مات او و مات او و مات او  ** که همی‌دانیم تزویرات او 
  • از پس صد سال آنچ آید ازو  ** پیر می‌بیند معین مو به مو  2025
  • اندر آیینه چه بیند مرد عام  ** که نبیند پیر اندر خشت خام 
  • آنچ لحیانی به خانه‌ی خود ندید  ** هست بر کوسه یکایک آن پدید 
  • رو به دریایی که ماهی‌زاده‌ای  ** هم‌چو خس در ریش چون افتاده‌ای 
  • خس نه‌ای دور از تو رشک گوهری  ** در میان موج و بحر اولیتری 
  • بحر وحدانست جفت و زوج نیست  ** گوهر و ماهیش غیر موج نیست  2030
  • ای محال و ای محال اشراک او  ** دور از آن دریا و موج پاک او 
  • نیست اندر بحر شرک و پیچ پیچ  ** لیک با احول چه گویم هیچ هیچ 
  • چونک جفت احولانیم ای شمن  ** لازم آید مشرکانه دم زدن 
  • آن یکیی زان سوی وصفست و حال  ** جز دوی ناید به میدان مقال 
  • یا چو احول این دوی را نوش کن  ** یا دهان بر دوز و خوش خاموش کن  2035
  • یا به نوبت گه سکوت و گه کلام  ** احولانه طبل می‌زن والسلام 
  • چون ببینی محرمی گو سر جان  ** گل ببینی نعره زن چون بلبلان 
  • چون ببینی مشک پر مکر و مجاز  ** لب ببند و خویشتن را خنب ساز 
  • دشمن آبست پیش او مجنب  ** ورنه سنگ جهل او بشکست خنب 
  • با سیاستهای جاهل صبر کن  ** خوش مدارا کن به عقل من لدن  2040
  • صبر با نااهل اهلان را جلاست  ** صبر صافی می‌کند هر جا دلیست 
  • آتش نمرود ابراهیم را  ** صفوت آیینه آمد در جلا 
  • جور کفر نوحیان و صبر نوح  ** نوح را شد صیقل مرآت روح 
  • حکایت مرید شیخ حسن خرقانی قدس الله سره 
  • رفت درویشی ز شهر طالقان  ** بهر صیت بوالحسین خارقان 
  • کوهها ببرید و وادی دراز  ** بهر دید شیخ با صدق و نیاز  2045
  • آنچ در ره دید از رنج و ستم  ** گرچه در خوردست کوته می‌کنم 
  • چون به مقصد آمد از ره آن جوان  ** خانه‌ی آن شاه را جست او نشان 
  • چون به صد حرمت بزد حلقه‌ی درش  ** زن برون کرد از در خانه سرش 
  • که چه می‌خواهی بگو ای ذوالکرم  ** ژگفت بر قصد زیارت آمدم 
  • خنده‌ای زد زن که خه‌خه ریش بین  ** این سفرگیری و این تشویش بین  2050
  • خود ترا کاری نبود آن جایگاه  ** که به بیهوده کنی این عزم راه 
  • اشتهای گول‌گردی آمدت  ** یا ملولی وطن غالب شدت 
  • یا مگر دیوت دو شاخه بر نهاد  ** بر تو وسواس سفر را در گشاد 
  • گفت نافرجام و فحش و دمدمه  ** من نتوانم باز گفتن آن همه 
  • از مثل وز ریش‌خند بی‌حساب  ** آن مرید افتاد از غم در نشیب  2055
  • پرسیدن آن وارد از حرم شیخ کی شیخ کجاست کجا جوییم و جواب نافرجام گفتن حرم 
  • اشکش از دیده بجست و گفت او  ** با همه آن شاه شیرین‌نام کو 
  • گفت آن سالوس زراق تهی  ** دام گولان و کمند گمرهی