English    Türkçe    فارسی   

6
2023-2072

  • نخوتش بر ما سبالی می‌زند  ** لیک ریش از رشک ما بر می‌کند 
  • مات او و مات او و مات او  ** که همی‌دانیم تزویرات او 
  • از پس صد سال آنچ آید ازو  ** پیر می‌بیند معین مو به مو  2025
  • اندر آیینه چه بیند مرد عام  ** که نبیند پیر اندر خشت خام 
  • آنچ لحیانی به خانه‌ی خود ندید  ** هست بر کوسه یکایک آن پدید 
  • رو به دریایی که ماهی‌زاده‌ای  ** هم‌چو خس در ریش چون افتاده‌ای 
  • خس نه‌ای دور از تو رشک گوهری  ** در میان موج و بحر اولیتری 
  • بحر وحدانست جفت و زوج نیست  ** گوهر و ماهیش غیر موج نیست  2030
  • ای محال و ای محال اشراک او  ** دور از آن دریا و موج پاک او 
  • نیست اندر بحر شرک و پیچ پیچ  ** لیک با احول چه گویم هیچ هیچ 
  • چونک جفت احولانیم ای شمن  ** لازم آید مشرکانه دم زدن 
  • آن یکیی زان سوی وصفست و حال  ** جز دوی ناید به میدان مقال 
  • یا چو احول این دوی را نوش کن  ** یا دهان بر دوز و خوش خاموش کن  2035
  • یا به نوبت گه سکوت و گه کلام  ** احولانه طبل می‌زن والسلام 
  • چون ببینی محرمی گو سر جان  ** گل ببینی نعره زن چون بلبلان 
  • چون ببینی مشک پر مکر و مجاز  ** لب ببند و خویشتن را خنب ساز 
  • دشمن آبست پیش او مجنب  ** ورنه سنگ جهل او بشکست خنب 
  • با سیاستهای جاهل صبر کن  ** خوش مدارا کن به عقل من لدن  2040
  • صبر با نااهل اهلان را جلاست  ** صبر صافی می‌کند هر جا دلیست 
  • آتش نمرود ابراهیم را  ** صفوت آیینه آمد در جلا 
  • جور کفر نوحیان و صبر نوح  ** نوح را شد صیقل مرآت روح 
  • حکایت مرید شیخ حسن خرقانی قدس الله سره 
  • رفت درویشی ز شهر طالقان  ** بهر صیت بوالحسین خارقان 
  • کوهها ببرید و وادی دراز  ** بهر دید شیخ با صدق و نیاز  2045
  • آنچ در ره دید از رنج و ستم  ** گرچه در خوردست کوته می‌کنم 
  • چون به مقصد آمد از ره آن جوان  ** خانه‌ی آن شاه را جست او نشان 
  • چون به صد حرمت بزد حلقه‌ی درش  ** زن برون کرد از در خانه سرش 
  • که چه می‌خواهی بگو ای ذوالکرم  ** ژگفت بر قصد زیارت آمدم 
  • خنده‌ای زد زن که خه‌خه ریش بین  ** این سفرگیری و این تشویش بین  2050
  • خود ترا کاری نبود آن جایگاه  ** که به بیهوده کنی این عزم راه 
  • اشتهای گول‌گردی آمدت  ** یا ملولی وطن غالب شدت 
  • یا مگر دیوت دو شاخه بر نهاد  ** بر تو وسواس سفر را در گشاد 
  • گفت نافرجام و فحش و دمدمه  ** من نتوانم باز گفتن آن همه 
  • از مثل وز ریش‌خند بی‌حساب  ** آن مرید افتاد از غم در نشیب  2055
  • پرسیدن آن وارد از حرم شیخ کی شیخ کجاست کجا جوییم و جواب نافرجام گفتن حرم 
  • اشکش از دیده بجست و گفت او  ** با همه آن شاه شیرین‌نام کو 
  • گفت آن سالوس زراق تهی  ** دام گولان و کمند گمرهی 
  • صد هزاران خام ریشان هم‌چو تو  ** اوفتاده از وی اندر صد عتو 
  • گر نبینیش و سلامت وا روی  ** خیر تو باشد نگردی زو غوی 
  • لاف‌کیشی کاسه‌لیسی طبل‌خوار  ** بانگ طبلش رفته اطراف دیار  2060
  • سبطیند این قوم و گوساله‌پرست  ** در چنین گاوی چه می‌مالند دست 
  • جیفة اللیلست و بطال النهار  ** هر که او شد غره‌ی این طبل‌خوار 
  • هشته‌اند این قوم صد علم و کمال  ** مکر و تزویری گرفته کینست حال 
  • آل موسی کو دریغا تاکنون  ** عابدان عجل را ریزند خون 
  • شرع و تقوی را فکنده سوی پشت  ** کو عمر کو امر معروفی درشت  2065
  • کین اباحت زین جماعت فاش شد  ** رخصت هر مفسد قلاش شد 
  • کو ره پیغامبری و اصحاب او  ** کو نماز و سبحه و آداب او 
  • جواب گفتن مرید و زجر کردن مرید آن طعانه را از کفر و بیهوده گفتن 
  • بانگ زد بر وی جوان و گفت بس  ** روز روشن از کجا آمد عسس 
  • نور مردان مشرق و مغرب گرفت  ** اسمانها سجده کردند از شگفت 
  • آفتاب حق بر آمد از حمل  ** زیر چادر رفت خورشید از خجل  2070
  • ترهات چون تو ابلیسی مرا  ** کی بگرداند ز خاک این سرا 
  • من به بادی نامدم هم‌چون سحاب  ** تا بگردی باز گردم زین جناب