English    Türkçe    فارسی   

3
130-179

  • وان عمارت کردن گور و لحد ** نه به سنگست و به چوب و نه لبد 130
  • بلک خود را در صفا گوری کنی ** در منی او کنی دفن منی
  • خاک او گردی و مدفون غمش ** تا دمت یابد مددها از دمش
  • گورخانه و قبه‌ها و کنگره ** نبود از اصحاب معنی آن سره
  • بنگر اکنون زنده اطلس‌پوش را ** هیچ اطلس دست گیرد هوش را
  • در عذاب منکرست آن جان او ** گزدم غم دل دل غمدان او 135
  • از برون بر ظاهرش نقش و نگار ** وز درون ز اندیشه‌ها او زار زار
  • و آن یکی بینی در آن دلق کهن ** چون نبات اندیشه و شکر سخن
  • بازگشتن به حکایت پیل
  • گفت ناصح بشنوید این پند من ** تا دل و جانتان نگردد ممتحن
  • با گیاه و برگها قانع شوید ** در شکار پیل‌بچگان کم روید
  • من برون کردم ز گردن وام نصح ** جز سعادت کی بود انجام نصح 140
  • من به تبلیغ رسالت آمدم ** تا رهانم مر شما را از ندم
  • هین مبادا که طمع رهتان زند ** طمع برگ از بیخهاتان بر کند
  • این بگفت و خیربادی کرد و رفت ** گشت قحط و جوعشان در راه زفت
  • ناگهان دیدند سوی جاده‌ای ** پور پیلی فربهی نو زاده‌ای
  • اندر افتادند چون گرگان مست ** پاک خوردندش فرو شستند دست 145
  • آن یکی همره نخورد و پند داد ** که حدیث آن فقیرش بود یاد
  • از کبابش مانع آمد آن سخن ** بخت نو بخشد ترا عقل کهن
  • پس بیفتادند و خفتند آن همه ** وان گرسنه چون شبان اندر رمه
  • دید پیلی سهمناکی می‌رسید ** اولا آمد سوی حارس دوید
  • بوی می‌کرد آن دهانش را سه بار ** هیچ بویی زو نیامد ناگوار 150
  • چند باری گرد او گشت و برفت ** مر ورا نازرد آن شه‌پیل زفت
  • مر لب هر خفته‌ای را بوی کرد ** بوی می‌آمد ورا زان خفته مرد
  • از کباب پیل‌زاده خورده بود ** بر درانید و بکشتش پیل زود
  • در زمان او یک بیک را زان گروه ** می‌درانید و نبودش زان شکوه
  • بر هوا انداخت هر یک را گزاف ** تا همی‌زد بر زمین می‌شد شکاف 155
  • ای خورنده‌ی خون خلق از راه برد ** تا نه آرد خون ایشانت نبرد
  • مال ایشان خون ایشان دان یقین ** زانک مال از زور آید در یمین
  • مادر آن پیل‌بچگان کین کشد ** پیل بچه‌خواره را کیفر کشد
  • پیل‌بچه می‌خوری ای پاره‌خوار ** هم بر آرد خصم پیل از تو دمار
  • بوی رسوا کرد مکر اندیش را ** پیل داند بوی طفل خویش را 160
  • آنک یابد بوی حق را از یمن ** چون نیابد بوی باطل را ز من
  • مصطفی چون برد بوی از راه دور ** چون نیابد از دهان ما بخور
  • هم بیابد لیک پوشاند ز ما ** بوی نیک و بد بر آید بر سما
  • تو همی‌خسپی و بوی آن حرام ** می‌زند بر آسمان سبزفام
  • همره انفاس زشتت می‌شود ** تا به بوگیران گردون می‌رود 165
  • بوی کبر و بوی حرص و بوی آز ** در سخن گفتن بیاید چون پیاز
  • گر خوری سوگند من کی خورده‌ام ** از پیاز و سیر تقوی کرده‌ام
  • آن دم سوگند غمازی کند ** بر دماغ همنشینان بر زند
  • پس دعاها رد شود از بوی آن ** آن دل کژ می‌نماید در زبان
  • اخسا آید جواب آن دعا ** چوب رد باشد جزای هر دغا 170
  • گر حدیثت کژ بود معنیت راست ** آن کژی لفظ مقبول خداست
  • بیان آنک خطای محبان بهترست از صواب بیگانگان بر محبوب
  • آن بلال صدق در بانگ نماز ** حی را هی همی‌خواند از نیاز
  • تا بگفتند ای پیمبر راست نیست ** این خطا اکنون که آغاز بناست
  • ای نبی و ای رسول کردگار ** یک مذن کو بود افصح بیار
  • عیب باشد اول دین و صلاح ** لحن خواندن لفظ حی عل فلاح 175
  • خشم پیغامبر بجوشید و بگفت ** یک دو رمزی از عنایات نهفت
  • کای خسان نزد خدا هی بلال ** بهتر از صد حی و خی و قیل و قال
  • وا مشورانید تا من رازتان ** وا نگویم آخر و آغازتان
  • گر نداری تو دم خوش در دعا ** رو دعا می‌خواه ز اخوان صفا
  • امر حق به موسی علیه السلام که مرا به دهانی خوان کی بدان دهان گناه نکرده‌ای